Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران؛ به نقل از ایکنا، احمد مسجدجامعی در نشست رونمایی از کتاب «بهشت بقیع» عنوان کرد: مسئله بقیع را شیعی نکنیم، بلکه رویکرد به بقیع را اسلامی کنیم؛ حتی مسئله را از نگاه اسلامی هم فراتر ببریم و تبدیل به میراث بشری کنیم؛ زیرا این امر در جامعه بین‌المللی هم پذیرفته است.   

آئین رونمایی از کتاب «بهشت بقیع»؛ بازنمایی قبرستان مقدس بقیع برپایه منابع و مدارک تاریخی و هنری روز جمعه 27 خرداد باحضور احمد مسجدجامعی، قائم‌مقام مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، حسن طارمی‌راد، معاون علمی بنیاد دایره‌المعارف اسلامی و احمد خامه‌یار، مولف کتاب در تالار فرهنگ مرکز همایش‌های بین‌المللی سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

یاد بقیع را در بنا نگه داریم

احمد مسجدجامعی؛ قائم مقام دایرةالمعارف بزرگ اسلامی هم با بیان اینکه اگر ماجرای بقیع را با همین نگاه فعلی عربستان نگاه کنیم، احتمالا چنین اتفاقی نمی‌افتاد؛ ضمن تعریف خاطره‌ بازدید از موزه ریاض عنوان کرد: حدود 20 سال پیش در جریان یک سفر رسمی به ریاض، به پیشنهاد طرف عربستانی بازدیدی از موزه ریاض داشتیم. البته موزه خیلی فقیر بود اما از گزارش‌هایی که وزیر فرهنگ عربستان از موافقت‌نامه‌هایی که با کشورهایی مثل انگلیس و فرانسه و... برای مطالعات در زمینه تاریخ و میراث کشورشان می‌داد، متوجه شدم که مبنای هویت‌یابی عربی خود را به‌نوعی توجه به میراث تاریخی قرار دادند.  

وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه تنها یک کتیبه تاریخی اطلاعات فراوانی برای شناخت یک دوره تاریخی دارد، عنوان کرد: الان ما متهم هستیم به اینکه چرا از اسلام با این همه طول و عرض و کتاب و کتابت، اسناد و مدارک عمدتا از قرن دوم به بعد است و از قرن اول کمتر سند و اثری داریم. علت این است که متاسفانه این آثار را حفظ نکرده‌اند؛

مسجدجامعی ضمن بیان اینکه هویت اسلامی ما و تاریخ اسلام با بقیع پیود خورده است، اضافه کرد: بقیع اولین جایی است که به گورستان مسلمانان در مدینه تبدیل شده است و سال‌ها و قرن‌ها قدمت دارد. الان این وضعیت کم و بیش در همه کشورهای منطقه وجود دارد؛ البته آن‌ها بیشتر دنبال اسناد و مدارکی هستند که اثبات کنند خلیج فارس نام کهنی نداشته است و به‌نوعی دنبال هویت‌سازی در تقابل با ایران هستند.

وی در ادامه با اشاره به اینکه روایت نویسنده در کتاب «بهشت بقیع» یک روایت کاملا ایرانی است، اضافه کرد: یعنی نویسنده با تلاش به قاعده و عالمانه  نشان داده نمونه مزارات سلوجوقیه که در بقیع وجود دارد، در قزوین  و قم و... است و با عکس‌هایی آن را توجیه کرده است. همچنین نقل‌های مختلف و آثار را از موزه‌ها و ... جمع‌آوری ارزشمندی کرده است؛ اما جنبه شیعی بقیه در آن غلبه پیدا کرده است که به دلیل احترامی که ما به ائمه شیعه داریم، قابل درک و طبیعی است.

مسجدجامعی با تاکید بر اینکه رویکرد اسلامی نسبت به بقیع و تخریب این مجموعه نیاز به تقویت بیشتری دارد؛ تصریح کرد: ما باید به عناصری که همه مسلمانان برای استمرار فضای بقیع در آن مشارکت داشتند، توجه بیشتری داشته باشیم. درواقع مسئله بقیع را شیعی نکنیم، بلکه رویکرد به بقیع را اسلامی کنیم؛ حتی مسئله را از نگاه اسلامی هم فراتر ببریم و تبدیل به میراث بشری کنیم؛ زیرا این امر در جامعه بین‌المللی هم پذیرفته است. 

قائم مقام دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با بیان اینکه میراث بشری ممکن است میراث دینی و شیعی هم باشد، افزود: رویکردی که ما امروز می‌توانیم درباره بقیع داشته باشیم، مسئله میراث بشری و مطالباتی است که باید در این زمینه صورت بگیرد. نباید مسئله بقیع را مطلق در حوزه عربستان ببینیم.

مسجدجامعی ضمن اشاره به اینکه جمع‌آوری اطلاعات کتاب «بهشت بقیع» برای جهان اسلام بسیار مفید است، تصریح کرد: ما نیاز به نوعی از نظریه‌پردازی برای مشارکت دیگران داریم. یعنی این قدم اول خیلی شروع خوبی است، زیرا هیچ نظریه‌پردازی منهای ادبیات پیشین میسر نیست، اما ادبیات امروز جهان، منطقه و جامعه اسلامی را هم باید شناخت. در همین عربستان امروز ظرفیت‌های خوبی است که ما به یک نظریه جامع برسیم که ظرفیت دفاع جهانی را داشته باشد.

وی با اشاره به اعلام عزای عمومی در زمان تخریب قبرستان بقیع در ایران و عزاداری مردم در خیابان‌ها، اضافه کرد: همان زمان سیاسیونهم و اطلاعیه‌ها و بیانیه‌هایی صادر کردند که بسیار با موازین و زبان بین‌المللی سخن گفته است. یعنی از آنجا که قرار است از یک ایده جهانی دفاع کند و این ایده باید مورد پذیرش جهان قرار بگیرد. اعلام می‌کند بقیع متعلق به همه جهان و به‌ویژه جهان اسلام است و برای تصمیم‌گیری درباره آن یک کشور به‌تنهایی نمی‌تواند درباره آن تصمیم بگیرد. این همان نکته‌ای است که باید الان بیشتر به آن بپردازیم. 

مسجدجامعی گفت: امروز یک گام از آن زمان فراتر رفته‌ایم، الان باید بگوییم که بقیع میراث بشری است و درباره میراث بشری نمی‌توان بدون نظر و دیدگاه مجموعه‌های موثر در این قضیه اقدام کرد. زمینه طرح آن هم هست، به‌شرطی که زمان آن را بشناسیم. قبرستان بقیع هم از مواردی است که امکان دارد با نظریه‌پردازی درست، و اینکه زمان آن را پیدا کنیم بتوانیم در مجامع بین‌المللی به‌عنوان میراث بشری مطرح کنیم و از میراث بشری دفاع کنیم.

وی افزود: کاری که الان می‌توانیم، اجرا کنیم این است که معماری خیلی از بناهایی که الان در عتبات عالیات به اسم ائمه بقیع ساخته می‌شود، از سبک بناهای تخریب شده در بقیع استفاده شود. یعنی با مقتضیات و شرایط جدید آن سبک معماری را الگوی خود قرار دهیم و این خاطره را در بنا زنده‌نگه داریم. 

 

 

ماجرای بازسازی بقیع تنها یک مطالبه شیعی نیست

حجت‌الاسلام حسن طارمی‌راد، معاون علمی بنیاد دایره‌المعارف اسلامی در ابتدای این نشست ضمن اشاره به اینکه موضوع کتاب بازنمایی از برگی از میراث فرهنگی و تمدنی اسلامی است، عنوان کرد: خیلی مهم است که اساسا ماجرای بازسازی بقیع تنها یک مطالبه شیعی نیست؛ اگر ما در تاریخ جهان اسلام از آغاز نگاه کنیم، بقیع اختصاصا اسلامی است. یعنی ابتدا یک سرزمین بزرگ بوده که پوشش آن درخت «غرقد» بوده است، بعدها جای آن‌ها خانه ساخته شده و بعد به محل مدفن خیلی از اهالی مدینه شده است. به‌ویژه پیامبر گرامی اسلام، ائمه ما و تا آخرین صحابی پیامبر در آنجا دفن شده‌اند. 

حجت‌الاسلام طارمی‌راد با تاکید بر اینکه آدم‌های مهمی از همان آغاز اسلام در قبرستان بقیع دفن شده‌اند، اضافه کرد: بقیع تاریخ فرهنگی تمدنی جهان اسلام است. البته برای ما یک بعد مهم دیگر آن حرمتی است که مزارات ائمه (ع) ما دارند و ما به آنجا به‌عنوان حرم هم نگاه می‌کنیم.

وی با اشاره به اینکه موضوع کتاب «بهشت بقیع» بازنمایی همین میراث فرهنگی و تمدنی اسلامی است، عنوان کرد: ما در ماجرای قبرستان بقیع با یک مسئله جهان اسلامی روبه‌رو هستیم. سال 1344 قمری که حکومت آل‌سعود با هماهنگی عالمان و قاضیان پیوسته به جریان وهابی بقاع بقیع را تخریب کردند، همه عالم سلام حج را تحریم کردند و یک اعتراض جهانی شکل گرفت. علمای ما هم که در اعتراض به این مسئله مطالبی نوشتند، اکثرا از منظر یک فاجعه در عالم اسلام به آن توجه داشتند. 

عضو بنیاد دایره‌المعارف اسلامی با تاکید بر اینکه ما به‌عنوان شیعه تکلیف بزرگتری درباره تخریب بقیع داریم، اما این یک مطالبعه جهان اسلامی است؛ عنوان کرد: تخریب بقیع تعصب نبوده بلکه انحراف بوده است. همچنان که جریان داعش هم یک جریان انحراف بود، نه آنچنان که خارجی‌ها می‌گفتند یک قرارداد اسلامی. 

حجت‌الاسلام طارمی‌راد با تاکید بر اینکه یکی از راه‌های حفظ تاریخ و فرهنگ سابق تمدنی، نگاهداشت یاد گذشتگان است، گفت: نمی‌شود مردمی به دینی پیوند خورده و آن را پذیرفته باشند اما هیچ تاریخ و گذشته‌ای نداشتند. ما مزارات را صرفا مکانی برای عرض ارادت محضر بزرگان دین درنظر نگیریم-کما اینکه خیلی ارزش دارد- این مزارات تاریخ ما را هم نشان می‌دهند. این سابقه بسیار مهم است و خطای بزرگی که در تخریب بقاع متبرکه بقیع شده، شاید نقشه‌ای برای محو پیشینه تاریخ تمدن اسلامی بوده است.

معاون علمی بنیاد دایره‌المعارف اسلامی در بخش دیگر صحبت‌های خود گفت: علما و بزرگان ما در طول 100 سالی که پاسخگوی جریان سنگین تخریب مواجهه با سنت‌ها و آئین اسلامی بودند، تاکید داشتند که مسئله تخریب بقیع یک خطای بزرگ بده و مطالبه عام اسلامی است و باید جبران شود. حتی باید یک مطالبه دیپلماتیک هم صورت بگیرد که حداقل آن را جبران کنند. 

حجت‌الاسلام طارمی‌راد در پایان صحبت‌های خود ضمن اشاره به کتاب «بهشت بقیع» عنوان کرد: نویسده در مقدمه کتاب یک گزارش بسیار ارزنده از تاریخ بقیع ارائه داده و ضمن یک گزارش بسیار خوب با نگاره‌ها و تصویرها، تاریخ 1300 ساله بقیع را به‌خوبی نشان داده و به‌خوبی نشان می‌دهد چه اتفاقی در بقیع افتاده است.

 

 

کتاب «بهشت بقیع» نگاه فرا مذهبی به بقیع دارد

احمد خامه‌یار، مولف کتاب «بهشت بقیع هم در سخنانی درباره این کتاب گفت: تحقیقات کتاب «بهشت بقیع» بیش از سه سال به‌طول انجامید. درباره بقیع بیش از 50 عنوان کتاب نگاشته شده است که مسیر نگارش این کتاب را بسیار هموارتر کرد؛ اما تلاشم این بود که در این کتاب از نگاه و دریچه جدیدی به مسئله بقیع بپردازم که آن هم احیای حافظه تصویری بقیع است.

مولف کتاب «بهشت بقیع» با اشاره به اینکه ابنیه تاریخی در شهر مکه و مدینه به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد، اضافه کرد: مستشرقین با استناد به همین موضوع اصل حکومت اسلام را زیر سوال می‌برند؛ در این شرایط تنها مدارکی که می‌توانیم به آن استناد کنیم، حافظه تصویری و نگاره‌هایی است که در نسخه‌های خطی به جای مانده است که در این کتاب سعی شده نمونه‌های مهم آن ارائه شود.

خامه‌یار گفت: حداقل 150 نگاره از قبرستان بقیع باقی مانده است که در کتاب «بهشت بقیع» به گلچینی از این نگاره‌ها اکتفا کردم و 35 نگاره کمتر دیده شده و مهم‌تر گردآوری شده است. حتی در برخی نسخه‌ها به یک‌سری نگاره برخوردم که تاکنون جایی دیده نشده است. 

وی افزود: بعد از گردآوری نگاره‌ها لازم بود که یک مقدمه علمی درخور برای کتاب نوشته شود که بیشتر آن مقدمه ناظر به نسخه‌های خطی موجود در مورد بقیع و به‌نوعی مقایسه تطبیقی بین نسخ مورد نظر شد و حتی می‌توانست یک کتاب مستقل باشد. 

مولف کتاب «بهشت بقیع با تاکید بر اینکه این کتاب یک نگاه فرا مذهبی و فرا اسلامی به بقیع دارد، عنوان کرد: برای مطالبه و پیگیری احیای بقیع ما نمی‌توانیم فقط نگاه شیعی و اسلامی داشته باشیم، جهان و شرایط امروز می‌طلبد که ما با نگاه و رویکرد دیگری به این مسئله ورود کنیم. خیلی مهم است که نشان دهیم بقیع یک محوطه تاریخی و میراث تمدنی بشری است.

رونمایی از کتاب «بهشت بقیع» با حضور مولف و دیگر میهمانان نشست هم پایان‌بخش این مراسم بود.

منبع: جماران

کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا قبرستان بقیع احمد مسجدجامعی افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا بنیاد دایره المعارف اسلامی رونمایی از کتاب قبرستان بقیع حجت الاسلام بین المللی جهان اسلام میراث بشری مسئله بقیع یک مطالبه بهشت بقیع مولف کتاب طارمی راد نگاره ها خامه یار تنها یک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۶۰۰۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بزرگداشت روشنفکری که متفاوت بود

در مراسم بزرگداشت اسلامی ندوشن، هادی خانیکی او را روشنفکری متفاوت خواند و ۱۰ ویژگی را برای این گفته خود ارائه کرد، محمد دهقانی نیز به نزاع قلمی اسلامی ندوشن با مجتبی مینوی پرداخت و محمدجواد حق‌شناس از جزئیات انتقال پیکر او به ایران گفت.

به گزارش ایسنا، مراسم بزرگداشت محمدعلی اسلامی ندوشن، نویسنده و چهره‌ فرهنگی در دومین سال نبودنش، روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و روزنامه‌نگار، ابتدا یادداشت خود را که در دوره شیمی درمانی‌اش در سال ۱۴۰۱ نوشته و در روزنامه اطلاعات منتشر کرده بود، خواند. سپس «اسلامی ندوشن؛ روشنفکری متفاوت» را عنوان سخنرانی‌اش بیان کرد و ۱۰ ویژگی و تصویر کلی را برای گفته خود ارائه داد.

 اسلامی ندوشن از نگاه هادی خانیکی 
 

او ویژگی نخست اسلامی ندوشن را «قائل بودن به اعتبار تاریخی و فرهنگی برای ایران» خوانده و گفت: متفکران از دو منظر به ایران نگاه می‌کنند؛ ایرانی که چیزی ندارد و مجمع‌الجزایری از پلیدی و پلشتی‌هاست و گروه دوم فرهنگ را بن‌مایه و جان مایه ایران می‌دانند و معتقدند ایران داشته‌هایی دارد. اسلامی ندوشن به نگاه دوم قائل بود. «نگاه شاعرانه» به مسائل ویژگی دوم  اسلامی است؛ اگر کسی فهم و روحیه شاعرانه نداشته باشد، نه می‌تواند با ایران ارتباط برقرار کند و نه می‌تواند جامعه ایران را بفهمد. «عشق به ادبیات» ویژگی سوم اسلامی ندوشن است؛ عشقی که مایه نان خوردن او نیست.

خانیکی افزود: ویژگی چهارم اسلامی ندوشن، زبان ارتباطی او بود؛ گاه بین کنش‌گران مدنی، آکادمیسین و روشنفکرها و مردم فاصله وجود دارد و آن‌ها قدرت ارتباط گرفتن با جامعه را ندارند یا متنشان سخت و سنگین است یا عوام‌زده‌ است اما اسلامی ندوشن در حوزه‌های مختلف شعر و داستان و نمایشنامه و سفرنامه و  خاطره‌نویسی قلم زد و در این زمینه‌ها هم موفق است.


پنجمین ویژگی اسلامی ندوشن از نگاه هادی خانیکی مداومت در پژوهش و پژوهشگری است. او ویژگی ششم اسلامی ندوشن را هم قدرت نظریه‌پردازی‌اش خواند و اظهار کرد: اسلامی ندوشن صرفا ایران و  غرب را نمی‌خواند بلکه از دل آن نظریه در می‌آورد. ‌ «دغدغه‌مندی» هفتمین ویژگی اوست؛ ایران، فرهنگ و اخلاق سه دغدغه اصلی اسلامی ندوشن بود. او با نگاه فرهنگی به جامعه و پیرامونش نگاه می‌کند. ایران پربسامدتر واژه در آثار اوست و در میان سه دغدغه‌اش «اخلاق» برایش مهم بود و بازسازی اخلاقی را مترادف با بازسازی مادی برای ایران می‌داند.

خانیکی ادامه داد: هشتمین ویژگی و مشخصه اسلامی ندوشن، ابراز امید و احساس کامیابی در زندگی است و نهمین ویژگی اسلامی ندوشن این است که او همواره در جست‌وجوی تعادل بود و بر این موضوع تاکید دارد که نباید با دیوانیان آلوده شود و از ظرفیت‌های  دیگر غفلت کند. اسلامی ندوشن کسی بود که هم دعوت جشن‌های ۲۵۰۰ ساله را نمی‌پذیرد و هم مورد طعن و اهانت برنامه هویت قرار می‌گیرد. دهمین ویژگی اسلامی ندوشن این بود که می‌دانست چه می‌خواهد و چه نمی‌خواهد. نقدی که شفیعی کدکنی به روشنفکری دارد این است که روشنفکران  ما می‌دانند چه نمی‌خواهند اما باید چه را می‌خواهند  هم بدانند.

در ادامه کلیپی از ورود پیکر محمدعلی اسلامی به ایران و مراسم تشییع پیکر او در تهران، یزد، ندوشن یزد و نیشابور برای حاضران پخش شد.

ماجرای دعوای قلمی اسلامی ندوشن با مجتبی مینوی 



محمد دهقانی، پژوهشگر و نویسنده به  آشنایی و دوستی ۲۰ ساله‌اش با اسلامی ندوشن، انتشار بخش‌هایی از رساله فوق‌لیسانسش با موضوع عشق در مجله «هستی» و همکاری‌اش با اسلامی ندوشن در اداره مجله گفت و یادآور شد: اسلامی ندوشن اجازه مداخله و آزادی  عمل را به کسی نمی‌داد. «هستی» مجله یک‌نفره بود و ما حواشی کار را انجام می‌دادیم.
 
او سپس با بیان اینکه قصد نقد ندارد، به دعوای قلمی بین دکتر اسلامی ندوشن با یکی از ادیبان زمانه خود یعنی مجتبی مینوی که به نیم قرن پیش بازمی‌گردد، پرداخت.

دهقانی این نزاع قلمی را اینگونه روایت کرد: سال ۱۳۵۲ بنیاد شاهنامه که مینوی رئیسش بود، اولین بخش شاهنامه یعنی «رستم و سهراب» را منتشر کرد که هم مورد تمجید قرار گرفت و هم نقد شد. از جمله کسانی که نگاه نقادانه  به مینوی داشت، اسلامی بود. او در سه شماره اردیبهشت، خرداد و تیر مقاله‌ای را در نقد این شاهنامه نوشت. با توجه به دسترسی که به  کتابخانه مینوی  پیدا کردم، مجله یغما را در کتابخانه مینوی دیدم. او در زیر مطالبی خط کشیده و چند جمله نوشته بود اما هیچگاه خودش جوابی ننوشت. بعدا دکتر مهدی قریب که همکار و شاگرد مینوی بود، جوابی نوشت اما مجله یغما که انتقاد اسلامی را چاپ کرده بود، حاضر نشد پاسخ قریب را منتشر کند و قریب مجبور شد پاسخ نقد را جداگانه و به هزینه خود به صورت جزوه منتشر کند که یک نسخه هم در کتابخانه مینوی هست.  این موضوع مایه عبرت است؛ فکر نکنید مافیا فقط در مسائل اقتصادی است و یا الان نیست. حبیب یغمایی، مدیرمسئول  مجله یغما گفته بود چون نقد مفصل بود، چاپ نکردم و وارد دعوا نمی‌شوم اما باز پاسخ اسلامی را در همان جزوه چاپ کرد. اسم این چیست؟  نمی‌خواهم از نقدهای اسلامی ندوشن و اینکه ایرادهایش درست بود یا نه بگویم اما چون هم مینوی را خوب می‌شناسم و هم اسلامی ندوشن را، باید بگویم دانش مینوی در شاهنامه‌شناسی بسی برتر از دانش اسلامی ندوشن بود و بسیاری از ایرادها از نظر من درست نیست و قریب نیز در آن جزو اشاره کرده بود. اسلامی ندوشن در پاسخ به آن جزوه نوشته بود می‌دانم آقای مینوی این حرف‌ها را گفته و حرف قریب نیست. زمانی که یادداشت مینوی را دیدم، متوجه شدم حدس اسلامی درست بوده و آن جزوه با هدایت مینوی نوشته شده بود.

محمد دهقانی سپس با بیان اینکه نقد اسلامی ندوشن نشان از نگاه ناسیونالیستی رمانتیک اوست و با توضیح این نوع از ناسیونالیسم، گفت:  ناسیونالیسم رمانتیک، سنت‌گرا و اخلاق‌گرا بوده و بر زبان و فرهنگ تاکید دارد و بنیاد ملیت را به شدت وحدت‌گرا می‌داند و می‌خواهد روایتی از پیشینه تاریخ ایران به دست دهد که ایران دولت و سرزمین یکپارچه بوده که گاه مورد تجاوز  همسایه‌ها قرار می‌گرفته و مرزها جابه‌جا می‌شده اما هسته همیشه پابرجا بوده است. گاه برخی اخلاق را در تصحیح دخیل کردند و  ایرادی که اسلامی ندوشن بر تصحیح مینوی می‌گیرد نیز اخلاقی بود و از نگاه ناسیونالیستی رمانتیک او نشأت می‌گیرد. مینوی بیت‌هایی را در داستان «رستم و سهراب» مبنی بر خبر کردن موبد برای ازدواج رستم و تهمینه آورده اما نوشته بود به نظر الحاقی است. که بعد از کشف نسخه فلورانس و سن‌ژوزف مشخص شد واقعا این بیت‌ها الحاقی بوده است. مینوی بدون دیدن این نسخه‌ها این نکته را گفته که نشانه شاهنامه‌شناسی اوست. ضعف اسلامی در این است که شاهنامه را کتاب آیین و راه نیز می‌داند و می‌گوید باید عقد انجام می‌شد و بعد کار به انجام می‌رسید.

او در پایان خاطرنشان کرد: اسلامی ندوشن سعی کرد استقلال نفس خود را حفظ کند و هیچ باجی ندهد و حرمت خود را حفظ کند که این موضوع ارزشمند است.

فریدون مجلسی، دیپلمات سابق و نویسنده نیز از دوستی بیش از پنجاه‌ساله‌شان گفت که به سال ۱۳۴۶ که او افسر و دانشجوی بوده و اسلامی ندوشن حقوق تدریس می‌کرده برمی‌گردد. او سپس درباره نگاه اسلامی ندوشن به دموکراسی گفت.

مجلسی در ادامه از ماجرای گرفتن لوح تقدیر اسلامی ندوشن برای جایزه خوارزمی گفت؛  اینکه به نمایندگی اسلامی ندوشن لوح‌ها را گرفته بود و سال‌ها دست او امانت بود و بعدها تصمیم می‌گیرد لوح‌ها را به محمدجواد حق‌شناس بدهد.

محمدجواد حق‌شناس نیز در ادامه مراسم متن وصیت‌نامه اسلامی ندوشن  را خواند. در این وصیت‌نامه نوشته شده بود پیکرش از دانشگاه تهران گذرانده شود و بعد به نیشابور برود و «اگر از پرده برون شد دلِ من عیب مکن/ شُکرِ ایزد که نه در پردهٔ پندار بِمانْد» از حافظ بر مزار او در کنار نام و تاریخ تولد و مرگش نوشته شود.

او سپس از آشنایی‌اش با اسلامی ندوشن گفت و بعد به جزئیات انتقال پیکر این چهره فرهنگی از کانادا به ایران، تشییع پیکر او در دانشگاه تهران، یزد، ندوشن و نیشابور پرداخت. همچنین از استقبال باشکوه مردم از «فرزند ایران» و کارشکنی‌ برای برگزاری مراسم یادبود او در نیشابور گفت.

 او ادامه داد: استقبال مردم در ندوشن و نیشابور در آن سرما اتفاق عجیبی بود. این‌ها نشان می‌دهد مردم قدر فرزند خود را می‌دانند،   مردم گوهرشناسند. هنگام بازگشت پیکر اسلامی ندوشن و مراسم یادبود او در موسسه اطلاعات پنج شش نفر از وزیران سابق آمده بودند و دو رئیس قوه. آقای علی لاریجانی در مراسم بود، اتفاقی که برای بزرگان در برنامه هویت افتاد، در دوره ایشان بود. باید قدر این موضوع را بدانیم. نمی‌شود به این بازگشت بی‌توجه بود.

 پیام شیرین بیانی 

 محمدجواد حق‌شناس در پایان مراسم پیام شیرین بیانی (همسر اسلامی ندوشن) را به این شرح خواند:

«"با سلامی چو بوی خوش آشنایی"

ای خاک اگر سینه تو بشکافند

بس گوهر قیمتی که در سینهٔ توست

خیام

قبل از هر گفت‌وگو بر خود و بر فرزندانم رامین و مهران واجب می‌دانم که از یاران و دوستان گرامی و محترم تهران، یزد و نیشابور تشکر فراوان نماییم که در سالی که گذشت از هیچ کوشش برای قرار گرفتن همسرم در نیشابور دریغ نورزیدند.

در این میان به ویژه از جناب آقای دکتر حق‌شناس به علت کوشش‌های بی‌دریغشان در این راه پرفراز و نشیب سپاس خود را تقدیم می‌داریم.

اینک که این پیام خوانده می‌شود، به گمان من که فرسنگ‌ها از همسرم از تهران و نیشابور به‌ دورم، می‌توانم نسیم روحبخش اردیبهشتی این دو شهر را که اولی در دامنه البرز و دومی از بینالود می‌وزد احساس نمایم. 

این همان نسیمی است که همسرم دوستدار آن بود تا در دامنه کوه بینالود و در این ماه اردیبهشت به آرامش ابدی بپیوندد.

روانش شاد و آرامیده باد.

او که در نیمه راه زندگی خانه ابدی خود را در نزدیکی خیام و عطار برگزید، در کتاب "صفیر سیمرغ" خود چنین نقل می‌کند: به محض اینکه از دیوار شهر پا بیرون می‌نهیم، به کشتزار می‌رسیم. نیشابور در جلگه مسطحی قرار دارد؛ افق گشاده، و کوه دور است؛ و هنگام بهار چون قدم به دشت می‌نهید، دامنه وسیع کشتزار را در پای خود گسترده می‌بینید.

و در جای دیگر می‌نویسد: "تا چشم کار می‌کند خاک است که جابه‌جا کِشته‌ها، پوشش سبزی بر آن کشیده‌اند. خود خاک به اندازه‌ای زیبا و نوازش دهنده است که آدم می‌تواند بگوید که اگر این مقدار سبزی هم نبود، آدم هوس می‌کند که این خاک بی غش و سرشار را در آغوش گیرد ... فردای آن روز "چون صبح نزدیک شد، به خیابان بین آرامگاه خیام و عطار رفتم تا دمیدن آفتاب را تماشا کنم ... پیش از آنکه آفتاب طلوع کند، پرتوش از دور بر کنگره‌های جنوبی و غربی کوه پدیدار شد و سپس به پایین خزید ... چند لحظه بعد همه پیکرش نمایان گردید. خیره‌کننده و به طرز وصف‌ناپذیری با شکوه" ... و در جای دیگر می‌افزاید: "آنچه در این سفر بر من کشف شد، پیوندی بین خیام و نیشابور بود. دریافتم که شاید هیچ شعری در زبان فارسی به اندازه رباعی‌های خیام رنگ محلی ندارد؛ و هیچ شاعری مانند خیام با شهر خود و گذشته و آینده آن ممزوج نشده است. 

در هر گوشه نیشابور که پای می‌نهید، نشانه و کنایه‌ای از رباعی‌های خیام می‌یابید" (صفیر سیمرغ، صفحه ۱۵۹، ۱۶۰، ۱۹۲، ۱۹۳)

نقل قول از سفرنامه پایان می‌پذیرد.

باید بگویم که از دید خیام و همچنین عارفان مکتب وحدت وجودی، هستی از نیستی زاید و سپس بار دیگر نیستی فرا می‌رسد. یا بهتر گفته شود، هستی خطی است که دو سر آن نیستی است؛ یا به قول خیام "در دایره‌ای که آمدن و رفتن ماست"؛ و او در این دایره بر این باور است که: 

با اهل خرد باش که اصل تن تو

گردی و نسیمی و غباری (شراری) و دمی‌ست؛ 

و نیز می‌گفت: "کمال، عقل است ... و هیچ نیافتم شریف‌تر از سخن و دقیق‌تر از کلام" (نقل از نوروزنامه منتسب به خیام، صفحه۱)

و در اینجاست که روش و منش محمدعلی اسلامی ندوشن به یاد می‌آید که او نیز بر همین باور پای می‌فشرد؛ و در سراسر عمر همین راه را پیمود.

بار دیگر باز گردیم به 

"صفیر سیمرغ" که همسرم این بار از عطار می‌گوید:

"کمتر مزاری چون مزار عطار مبین روح و احوال صاحبش است. تنها و باوقار و محجوب در گوشه‌ای از دشت ... رهرو راهی که راه و مقصد یکی است.

هدف همان رفتن است و بس؛ و سفر پایان ناپذیر می‌نماید. هیچکس طاقت و حوصله و همراهی با او را ندارد. وصفش را در منطق الطیر می‌بینیم" (صفیر سیمرغ، صفحه ۱۹۴)

و بار دیگر نقل قول از "صفیر سیمرغ" خاتمه می‌یابد.

این کتاب یا سفرنامه، شامل چند سفر دیگر محمدعلی اسلامی ندوشن نیز می‌باشد؛ ولی گویی برگزیدن نام "صفیر سیمرغ" برای آن، به یاد عطار در کتاب "منطق‌الطیر"، مهم‌ترین اثر این عارف بزرگ بوده است؛

سیمرغی که از سویی پزشک بود و مداواگر، و از سوی دیگر تمثیلی بود از سی تن مرغی که یک واحد را شکل بخشیده است؛ زیرا در عالم عرفان "من" تبدیل به "ما" می‌شود، همان که مولانا جلال الدین می‌سرود: 

"ای ما و من آویخته" مائی از دید عارفان،  که همگان رهروِ یک راهند، راهی که از جهان ناسوتی به جهان لاهوتی پر می‌کشد، مولانائی که خود را شاگرد عطار می‌دانست؛ و می‌سرود؛

هفت شهر عشق را عطار گشت

ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم

و سرانجام سیمرغ از غرب مه آلود پرواز نمود و به شرق آفتابی فرود آمد و خانه کرد.

پایان»

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • بررسی سیر تحول هنرهای قرآنی/ اهمیت نگاه میراث فرهنگی به هنر قرآنی
  • احمد خاتمی: به زور کسی را به بهشت نمی‌بریم، جلوی ناهنجاری خواهیم ایستاد | انگ زدن بی‌حجابی را حل نمی‌کند
  • احمد خاتمی : به زور کسی را به بهشت نمی‌بریم، اما جلوی ناهنجاری خواهیم ایستاد
  • احمد خاتمی: به زور کسی را به بهشت نمی‌بریم، اما جلوی ناهنجاری خواهیم ایستاد/ حجاب از ضروریات دین است، بی حجابی خلاف شرع و قانون است/ در مسئله عفاف و حجاب دو قطبی نکنید
  • سخنان کامل حجت‌الاسلام و المسلمین مرتضی اشراقی در مراسم رونمایی از کتاب «چالش‌های تاریخی»
  • مرتضی اشراقی در مراسم رونمایی از کتاب «چالش‌های تاریخی» چه گفت؟!
  • عکس/ مراسم رونمایی از کتاب چالش های تاریخی
  • بزرگداشت روشنفکری که متفاوت بود
  • رونمایی از مستند روایی «معجزه مادری» در بوشهر
  • نگاه مطالبه‌گر در حوزه فرهنگ و هنر تحول‌ آفرین است